کد مطلب:234765 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:267

وسیله ی تقرب
حضرت امام رضا علیه السلام فرموده اند: «الصلاة قربان كل تقی؛ [1] .

نماز



[ صفحه 38]



وسیله ی تقرب هر شخص با تقوایی است».

در روایت دیگری نیز آمده است كه:

راوی گوید: «سألت الرضا علیه السلام عن أفضل ما یتقرب به العباد الی الله تعالی من الصلاة؟ قال: ستة و اربعون ركعة فرائضه و نوافله؛ [2] .

از امام رضا علیه السلام سؤال كردم، آیا بهترین عملی كه انسان را به خدا نزدیك می كند، نماز است؟

فرمودند: 46 ركعت نماز واجب و مستحب [انسان را به خدا نزدیك می كند]».



به طاعت قرب ایزد می توان یافت

قدم در نه، گرت هست استطاعت



قرب؛ یعنی، نزدیكی و آنچه كه در این جا مورد نظر است، قرب مقام و منزلت معنوی می باشد.

مرحوم سید عبدالله شبر گفته است:

«نزدیكی به خدا، ممكن است نزدیكی به حسب مرتبه و كمال باشد، به این معنا كه چون واجب الوجود از جمیع جهات كامل و ممكن الوجود از جمیع جهات ناقص است، هنگامی كه بنده ای در رفع نقایص خود سعی كند، از نظر معنوی به خدا نزدیك می شود و ممكن است منظور، نزدیكی از نظر محبت و ارتباط باشد؛ مثل این كه اگر شخصی در شرق عالم باشد و دیگری در غرب عالم، ولی



[ صفحه 39]



نسبت به هم محبت و ارتباط داشته باشند و هیچ گاه از یاد هم غافل نبوده و در نشر كمالات و مدایح اخلاقی هم كوشا باشند، گفته می شود: «بین آنها كمال نزدیك برقرار است»، پس منظور از این قرب، «قرب معنوی است». [3] .

منتهای آرزوی عارفان، وصال و قرب خداوند است، حضرت سجاد علیه السلام در مناجاتش با خدا می فرماید:

«خداوندا! خواست من آرزوی قرب تو است؛ قرب معنوی و جوار حقیقی و وصال تو آرزوی من است و در دوستی تو، عشق ورزی من و دیدارت، نور دیده ی من است. ای نعمت من و ای بهشت من! ای دنیای من و ای آخرت من!».

تقرب به خداوند متعال، از نعمت های بی كران الهی است كه در نماز به دست می آید و رسیدن به چنین مقامی فقط در سایه ی عبادت و نماز، حاصل می شود. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله، فرموده اند: «اقرب ما یكون العبد من الله اذا كان ساجدا؛ [4] .

انسان به خدایش زمانی نزدیك تر است كه در سجده ی [و نماز] باشد».

چنان كه قبلا گذشت، امام صادق علیه السلام نیز پربهاترین طاعتی كه انسان



[ صفحه 40]



را به خدا نزدیك كند بعد از معرفت خدا، نماز و عبادت دانستند. [5] .

زمانی كه نمازگزار این معنا را درك كرد كه «المصلی یناجی ربه؛ نمازگزار با خدایش مستقیما راز و نیاز می كند» و نهایت تواضع و خاكساری را در محضر با عظمتش از خود نشان داد و حلاوت و لذت روحانی و معنوی گفت و گو با خدا را چشید و دیده ی بصیرت را با كحل الجواهر (و قرة عینی فی الصلاة) آرایش داد، در این صورت است كه «نماز» معراج او می شود و او را تا حد اعلای كمال و تقرب بالا می برد و به محبوبش نزدیك می گرداند.



از خدا نعمت جنت طلبد زاهد و ما

به خدا گر ز خدا، غیر خدا می طلبیم



هر كسی را به تو گر هست به نوعی طلبی

ما به هر نوع كه هست از تو، تو را می طلبیم



نماز قربانگاه عاشقان بی دل و شیفتگان واصل است.

نماز، میقات حضور و میعاد وصول است.

نماز، حریم عشق بازی و مقام سرافرازی است.

نماز، سر منزل دوستی و رضوان حق جویی است.

زمانی كه این عاشق شیفته، دل محبوب خود را به دست آورد و نگاه محبت او را به سوی خود جلب كند، به نهایت آرزو و آمال



[ صفحه 41]



خود دست می یابد.

او در محبوب خود فانی می شود و من و مایی از میان برمی خیزد. در حدیث آمده است كه خداوند فرمود: «ان العبد لیتقرب الی بالنوافل حتی كنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و یده التی یبطش به؛ بنده ی من به سبب اعمال مستحبی و نوافل، تا آن جا به من نزدیك می شود كه گوش و چشم و دست وی می گردم؛ همان گوش كه با آن می شنود و همان چشم كه با آن می بیند و همان دست كه با آن كار می كند».



برآنم كه چون خاك پای تو باشم

تو شاه من و من گدای تو باشم



به هر جا روی در پی صید دل ها

چو نقش قدم در قفای تو باشم



در این جا پرده ها و حجاب ها زایل می شود و همای سعادت بر دوش او می نشیند و او مفتخر به دریافت نشان ((لقاء الله)) می گردد.



تا قمار عشق با او باختم

جز در او من دری نشناختم



صلای «قربة الی الله»، كه در اول نماز سر داده می شود، نه به این معنا است كه نمازم فقط به خاطر تو است؛ بلكه «قربة الی الله»؛ یعنی، محبوبا! من با این نماز، طالب قرب و وصال تو هستم و تقرب تو را می خواهم.

اصولا اقامه ی نماز برای دیگران و به خاطر آنها معنا ندارد؛ نماز مختص به حضرت دوست است و اگر شخصی در مقابل بتی



[ صفحه 42]



عبادت كند، در اصل می خواهد خدا را عبادت كند؛ فقط مشكل این است كه او مسیر حقیقت را در نیافته است.



این پیش نمازیم، نه از روی ریاست

حق می داند كه از ریا مستثناست



این یك خوشم آمده كه در وقت نماز

پشتم به خلایق است و رویم به خداست



«در خبر است كه حق سبحانه به حضرت داوود علیه السلام فرمود: اگر عاصیان و مغرضان بدانند كه ما را انتظار اقبال و شوق وصال آنها چگونه است، طایر روحشان در هوای نیاز به پرواز آید و اجزای وجودشان از شدت شوق متلاشی شود. این است مرحمت ما نسبت به آنها كه برگشته اند؛ تا به آنان كه باز آیند چه التفات كنیم». [6] .

(لو علموا المدبرون كیف اشتیاقی بهم، لماتوا شوقا).


[1] عيون اخبار الرضا عليه السلام ج 2، ص 7 و 28؛ قروغ كافي، ج 1، ص 265؛ المحجة البيضاء، ج 1، ص 399.

[2] مسند الرضا، كتاب الصلاة، ح 119؛ التذهيب، ج 1، ح 503.

[3] الاخلاق، ص 35.

[4] وسائل الشيعه، ج 4، ص 952؛ ثواب الاعمال، ج 7، ص 306.

[5] فروغ كافي، ج 3، ص 264، ح 1.

[6] رسالة المحبين، ص 210.